اخرین مطالب بیانیه ها

بیانیه شورای ملی ایران: آنچه ظریف گفت؛ آنچه واقعیت نبود

دانلود به صورت پی دی اف

آنچه ظریف گفت؛ آنچه واقعیت نبود_Page_1

آنچه ظریف گفت؛ آنچه واقعیت نبود_Page_2

آنچه ظریف گفت؛ آنچه واقعیت نبود

در پی اظهارات اخیر محمد جواد ظریف، وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در مصاحبه با چارلی رز، خبرنگار مشهور «پی‌بی‌اس‌نیوز» مبنی بر اینکه “در ایران  هیچ کسی به خاطر عقیده زندانی نمی شود”، شورای ملی ایران خاطرنشان می کند:

۱- حاکمیت جمهوری اسلامی، طی ۳۶ سال اخیر، براثر سیاستهای غلط و قدرت طلبانه خود، نه تنها مردم و جامعه ایران، بلکه مردم و کشورهای منطقه را نیز تحت تاثیر عملکرد خود قرار داده است. مستندات در مورد نقض حقوق انسانی مردم ایران توسط حاکمیت جمهوری اسلامی غیر قابل انکار است. برای مثال، اشاره به گزارشهای مستند منتشر شده از سوی سازمان ملل متحد و همچنین شهادت قربانیان و زندانیان، حتی گهگاه اعتراف برخی شخصیت های خود رژیم، هیچ شک و شبهه ای در مورد بازداشت و محبوس کردن افراد، صرف داشتن عقیده آنها باقی نمیگذارد.

در حال حاضر تعداد زندانیان عقیدتی پیروان ادیان مختلف بهایی، نوکیشان مسیحی، دراویش، یارسان، اهل تسنن و حتی  شیعیان سکولار که سالهاست تحت آزار قرار دارند و بدون برگزاری دادگاههای عادلانه، تحت بازجویی و بدترین شکنجه ها  در بازداشتگاهها و زندانهای جمهوری اسلامی اسیر هستند، به قدری قابل تامل است که وجدان جامعه بشری را به درد می آورد. (گزارش اخیر موسسه بین المللی درهای باز، مصداقی از عملکرد حاکمیت جمهوری اسلامی در برخورد قهرآمیز و سخت، با دگراندیشان مذهبی و اقلیت های عقیدتی در ایران است)

۲- در تاریخ جهان – به ویژه جهان معاصر- بسیار نادر بوده که وزیر خارجه کشوری، همانند وزیر خارجه جمهوری اسلامی، در مواجهه و توصیف رفتار غیر انسانی حکومت در برابر شهروندانش، چنین علنی در مقابل دوربینها به جهانیان دروغ بگوید.

– جواد ظریف، وزیر امورخارجه جمهوری اسلامی در حالی دروغ می گوید که:

– طی تابستان سال شصت و هفت، چندین هزار زندانی بی دفاع، تنها به جرم داشتن عقیده ای متفاوت به دستور رهبران جمهوری اسلامی به جوخه های اعدام سپرده شدند. (طبق شواهد، تعداد زیادی از آنان حتی دوران محکومیت و حبسشان پایان یافته، یا در شرف اتمام بود.)

– ستار بهشتی، وبلاگ نویس جوان، تنها به دلیل نوشتن چند خطی از عقاید خود زیر شکنجه کشته شد.

– امیدرضا میرصیافی، وبلاگ نویس بیست و هشت ساله به جرم نوشتن وبلاگ، در اوین به بند کشیده می شود و به صورت مشکوکی در گذشت.

– همزمان با روز معلم، تعدادی از معلمان معترض به نقض حقوقشان در بند هستند (مانند رسول بداقی، و علیرضا هاشمی دبیرکل سازمان معلمان ایران)

– جمع زیادی از شهروندان بهایی، همانند رهبران جامعه بهایی ایران، معلمان آکادمی بهایی، و همچنین بهاییانی در مازندران، فارس، خراسان و تهران، تحت بازداشت و آزار نهادهای امنیتی و قضایی قرار دارند. (طی سالهای حاکمیت جمهوری اسلامی تعداد زیادی از بهاییان بازداشت و کشته شدند)

– جمع زیادی از نوکیشان مسیحی در استان های فارس و البرز و تهران، تحت بازداشت و تعقیب و حبس قرار دارند. (نوکیشان مسیحی زیادی طی سه دهه اخیر به اشکال فجیعی و در جریان قتل های زنجیره ای کشته و طی سالهای اخیر، مشمول صدور حکم اعدام یا حبس های طویل شدند… مانند کشیش پورمند، ندرخانی، سعید عابدینی و… )

– دراویش گنابادی، اهل حق و دیگر شهروندان طریقت های عرفانی، شدیدا تحت آزار و تعقیب هستند و جمع زیادی از آنها در بازداشت و حبس قرار دارند.

– و نمونه های متعدد در خصوص صدور و اجرای حکم حبس و اعدام برای فعالان اهل تسنن.

– سالهاست که محمد حسین کاظمینی بروجرودی، روحانی شیعی که در مقابل ستم حاکمیت جمهوری اسلامی ایستادگی کرده است. در شرایط بسیار دشوار و غیرانسانی در زندان به سر می برد و شکنجه های روحی و جسمی زیادی بر این روحانی غیرحکومتی و خانواده و یارانش تحمیل شده است. آقای بروجردی صرفا دیکتاتوری حاکم را نقد کرده و خواستار احقاق حقوق مردم و پایان دادن به دین سیاسی شده است.

– حاکمیت جمهوری اسلامی، از بزرگترین دشمنان روزنامه نگاران، وبلاگ نویسان، و فعالان رسانه ای بوده و طیف وسیعی از آنها را در زندان جای داده است. (از مسعود باستانی، محمدرضا پورشجری، بهمن احمدی امویی گرفته، تا فعالان شبکه های اجتماعی که صرفا دیدگاهها و اندیشه های خود را مطرح می کردند.) مقامات رژیم، حتی ابیات شاعران و طنزپردازان را تاب نیاورده اند، (که نمونه آن محمدرضا عالی‌پیام است که اخیرا در اوین محبوس گردید)

۳- اکنون جای این پرسش است، که رژیم جمهوری اسلامی، اگر به مواردی که مدعی است، اعتقاد دارد، چرا مانع از ورود نمایندگان و گزارشگران سازمان ملل و همچنین روزنامه نکاران مستقل و بین المللی به ایران میشود تا با ملاقات مستقیم از زندانیان، دنیا بطور شفاف در جریان مستقیم وضعیت این دگر اندیشان و آزادیخواهان زندانی و تحت شکنجه  قرار گیرد؟

۴-  مردمی که زیر کنترل سیستم امنیتی و پادگانی، و تحت  فشار و آسیب هایی چون فقر، فلاکت، بیکاری، اعتیاد، افسردگی، تشعشعات بسیار جدی امواج پارازیتی (توسط نهادهای نظامی) ، بیماریهای روانی، مرگهای زودرس، تخریب های زیست محیطی و آسیب های اجتماعی ناشی از عملکرد حاکمیت و ارکان فاسد آن قرار دارد، قطعا امکان اعتراض را ندارد. حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، با ایجاد جو خفقان و ارعاب، سعی دارد هر اعتراضی را در همان ابتدا سرکوب کرده و جالب اینکه سکوت و خفقان حاکم را “اقتدار و امنیت و ثبات” جای می زند.

۵- در همین رابطه، شورای ملی ایران خواستار این است که تنها یک روز به مخالفین حکومت دینی اجازه برگزاری تظاهرات و اعتراض مسالمت آمیز در سراسر ایران داده شود تا مردم جهان به خواست واقعی مردم ایران پی ببرند.

۶- نکته دیگر اینکه؛ جامعه جهانی چگونه می تواند به چنین حکومتی که در مقابل دوربینها و انظار عمومی جهانیان، دروغ می گوید اعتماد نماید و چگونه می توان این مهم را در مذاکرات هسته ای در نظر نگرفت و رهبران رژیم ایران را مقید به رعایت توافقات هسته ای دانست؟

۷-  شورای ملی ایران ضمن محکوم کردن ادعای وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، مبنی بر “عدم حبس افراد به دلیل عقیده شان در ایران”، یاد آور می شود  که حکومت جمهوری اسلامی بر اساس قانونی اداره می شود که بر مبنای تبعیض اعتقادی و دینی پایه گذاری شده و اساس نقض حقوق بشر، ریشه در قانون اساسی جمهوری اسلامی دارد. بنابراین، شورای ملی ایران خواستار برگزاری انتخابات آزاد برای تعیین نوع حکومت بر مبنای اعلامیه جهانی حقوق بشر و  سکولاریسم می باشد.