«ایران متعلق به همه شهروندان ایرانی است، چرا باید میلیونها ایرانی آواره باشند؟»
مهاجرت در زمره سخت ترین کارهای دنیا است، چه آنکه آدمی می باید از خانه و کاشانه خود دل بکند، و اگر انسان از سر ناچاری مجبور به فرار و پناهندگی بشود، این «سختی» تبدیل به یک «درد» می شود، و نام آن درد، «پناهندگی» است.
حکومت به نمایندگی از کل جامعه در قبال تک تک شهروندان، وظایفی را بر عهده دارد، و این بخشی از «قراردادهای اجتماعی» در دنیای مدرن است. حکومت وظیفه دارد تا امنیت شهروندان را تامین نموده و با سیاست های اقتصادی-اجتماعی صحیح، شرایطی فراهم آورد که هر شهروندی، احساس «رفاه» و «تعلق به جامعه» را داشته باشد.
وای به روزی که حکومت به عنوان تامین کننده امنیت و سرپناه، بلای جان شهروندان شود. در این سی و پنج ساله، سران رژیم جمهوری اسلامی، بلای جان شهروندان ایران شده اند، و هستی و نیستی ملت را به بازیچه گرفته اند، و شرایط غیر قابل تحملی را برای هم میهنانمان پدید آورده اند، به عنوان نمونه:
- کشتار، ترور، شکنجه و زندانی نمودن آزادی خواهان ایران و هر کسی که با آنها مخالف باشد؛
- آزار شهروندان ایرانی تنها به جرم اینکه از تبار خاصی هستند، کافیست کسی بلوچ، کرد، ترک یا ترکمن باشد، تا مورد تحقیر قرار گیرد،
- سرکوب شهروندان به دلیل داشتن عقیده یا دینی که مورد تایید آنها نیست،
- با جنگ هشت ساله، جان صدها هزار انسان را قربانی مطامع خود نموده اند،
- نابودی زیر ساخت های اقتصادی کشور به دلیل سیاست های غلط خارجی، همچون جنگ، گسترش ترور، یا برنامه اتمی،
- آزار روزانه زنان و مردم، به دلیل پوشش یا نوع خاص زندگی،
و اینچنین شد که قریب ده درصد مردم ایران ناچار به فرار و زندگی در غربت شدند. و این در حالی است که حتی شهروندان ایرانی در خارج نیز از آزار رژیم در امان نبوده اند، از ترورهای رژیم در خارج از کشور گرفته تا بی ارزش کردن پاسپورت ایرانی و بد نام نمودن نام ایران.
برای فرار از آزار رژیم، شهروندان ایرانی جان عزیز خود را باید کف دست گرفته و به هر شیوه ای متوسل شوند، تا بلکه بتوانند در غربت زندگی جدیدی را آغاز کنند.
پناهندگی و آوارگی در غربت به خودی خودآزار دهنده است، اما همین آوارگی در خارج از وطن نیز آسان به چنگ نمی آید، و هموطنان ما برای رسیدن به این هدف باید از سد بسیاری از مشکلات عبور کنند، خروج از مرز برای بسیاری خطرآفرین است، و ممکن است قانونی نتوانند خارج شوند، در خارج از ایران باید مدتها در کشورهایی که حقوق انسانی بسیار اندکی برای پناهندگان قائل هستند، زندگی کنند، و بعد اگر پس از سالها زندگی سخت، خوش شانس باشند به کشور امنی منتقل شوند تا تازه با آوارگی دست و پنجه نرم کنند.
شورای ملی امیدوار است که بزودی شرایطی در کشور ایجاد شود که شهروندان ایرانی با از هر تبار و با هر عقیده ای بتوانند در کنار یکدیگر با آرامش زندگی کنند و از امنیت و رفاه بهره مند شوند.
شورای ملی ایران مسوولیت زندگی مشقت بار تمامی پناهندگان ایرانی را بر عهده رژیم جمهوری اسلامی می داند، و بر این باور است که با برگزاری انتخابات آزاد در ایران، و واگذاری حاکمیت به خود مردم ایران، دیگر هیچ ایرانی ناچار به زندگی در غربت و آوارگی نخواهد بود. شورای ملی امیدوار است که بزودی شرایطی در کشور ایجاد شود که شهروندان ایرانی با از هر تبار و با هر عقیده ای بتوانند در کنار یکدیگر با آرامش زندگی کنند و از امنیت و رفاه بهره مند شوند.
قلب هموندان شورای ملی ایران با هموطنان پناهجو در سرتاسر دنیا اسـت.