هنگامی که هیتلر در سال ۱۹۲۵ میلادی در کتاب خود به نام نبرد من آشکارا از نابودی نژاد یهود و فضای حیاتی برای نژاد ژرمن سخن راند کسی جدی نگرفت ،و زمانی که در ۱۹۳۳ به قدرت رسید و ارتش آلمان نازی را پایه ریزی کرد باز هم اکثراً نظاره گر بودند . هر چه این قدرت گسترش یافت سکوتها بیشتر شد ،و حتی استالین چند سال با این نیروی اهریمنی همکاری نمود و پیمان ملوتوف_ریبن تروپ یا همان پیمان عدم تعرض میان شوروی و آلمان را در سال ۱۹۳۹ به امضا رساند .نتیجه این سکوت و نظاره گری از طرف جامعه جهانی چه بود؟ جنگ جهانی دوم با بیش از ۷۰ میلیون کشته ، هولوکاست،انفجارهای هیروشیما و ناکازاکی و صدها میلیارد خسارت و آوارگی و فجایع بسیار که همگان میدانند.
هر که ناموزد از گذشت روزگار هیچ ناموزد ز هیچ آموزگار
حاصل سیاست سکوت و مماشات با رژیم جمهوری اسلامی در سالیان اخیر از سوی دولتمردان آمریکا خصوصا در دوران ریاست جمهوری پرزیدنت اوباما ،جولان دادن گروههای تروریستی مانند داعش و حماس و النصره و امثالهم است.
تاکید بر مساله اتمی جمهوری اسلامی و برقراری تحریم های سنگین بین المللی سر انجام این رژیم را پای میز مذاکره آورد ولی کاملا پیدا ست که هر زمان فرصتی پیش آید این حکومت دوباره کار خویش را از سر خواهد گرفت .بحث نرمش قهرمانانه خامنهای کاملا واضح اعلام میکند که از سر ناچاری مذاکره میکنیم و در وقت مقتضی باز همان آش خواهد بود و همان کاسه.
خنده دار وقتی ست که کاخ سفید برای رهایی از ترور داعش با جمهوری اسلامی دست همکاری میدهد ،یعنی کمک گرفتن از قصاب کارد به دست برای یاری رساندن به گوسفند بیچاره.
سیاستی که جمهوری اسلامی هوشمندانه به پیش میبرد :
سرکوب تمامی مظاهر حقوق بشر و ایجاد جو پلیسی و خفقان در داخل ،و بازی با کارت اتمی و گروههای تروریست در خارج.
سیاستی که جامعه جهانی به سر کردگی آمریکا پیش میبرد :
تحریمهای کمر شکن که تاوان آنرا مردم تحت ستم ایران میپردازند ،جهت وادار کردن رژیم به رها کردن پروژه اتمی و این دقیقا همان چیزی ست که جمهوری اسلامی میخواهد.
همین تحریمها نیز جیب سران شکم گنده سپاه و روحانیون را کاملا پر کرده است که با دور زدن این تحریمها برای خویش دفتر دستکی به هم زده اند.
رژیم ایران از گروههای ترور بسیار بهره برده و میبرد.نمونه عراق مثال بسیار خوبی ست .کمک به هر دو سوی دعوا وضع را به حضور نیروهای بدوی و آدمخوار داعش کشانده است ،و حال آمریکا در ژنو با ایران مذاکره میکند .برای چه؟برای اینکه در قضیه داعش به آنان کمک کند ،و بلافاصله پس از سازش با ایران اوباما دستور حمله هوایی به مواضع تروریستها را صادر میکند،در مقابل چه گیر ایران میاید ؟دادن باج از طرف آمریکا به آخوندها.بازی بسیار ساده است.همزمان با این بده بستانها در سطح بیرونی در داخل فشارها و سرکوب ادامه مییابد،سردبیر هرانا که نقض گسترده حقوق بشر در ایران را برملا میکند به طرز مشکوکی جان میسپارد یا بهتر بگوییم کشته میشود ،و ترکیه در جهت سمبل کردن موضوع خبر از ادامه تحقیقات تا حدود شش ماه دیگر را میدهد و ….همزمان روحانی که محبوب آمریکاییها ست زیرکانه خبر از تاسیس کانون مطبوعات میدهد که این تشکل صنفی را تبدیل به یک تشکل زیر نظر دولت میکند و این یعنی بستن کامل مطبوعات آزاد .خوب .در این میان کی برده و کی باخته؟
در میان تمام مسائل که گفته شد جنگ غزه نیز به کمک رژیم میاید و کشته و زخمی شدن فلسطینیان نیز برگ دیگری شده است تا رژیم با روضه علی اصغر و علی اکبر برای کودکان فلسطینی به فریب افکار عمومی داخل بپردازد که البته در این میان روشن فکر نمایان و چپیها نیز یاری رسان حاکمان تهران هستند ،البته در اینجا قصد بر رسی جنگ غزه را نداریم فقط اشاره به بهره برداری ناجوانمردنه رژیم از کشتار بیگناهان غزه مراد بود و بس.
کوتاه سخن اگر امروز این همه فجایع در غزه و افغانستان و سوریه و بحرین و یمن و عراق و دهها نقطه دیگر جهان اتفاق میافتد تنها حاصل مماشات با این حکومت است.عراق امروز در آستانه تجزیه است .امری که صمیمانه آرزومندم رخ ندهد که اگر چنین شود تمامیت ارزی ایران نیز دستخوش خطرات گستردهای خواهد شد و امیدوارم که دخالت نظامی آمریکا برای یکبار هم شده سبب خیر شود و حاصل آن تمامیت ارزی عراق و ظهور یک دولت فراگیر مردمی و تأمین حقوق شهروندی ملت عراق باشد ،صرف نظر از دین و مذهب و قومیتشان.
اما:
به باور من صرف تکیه به کوتاه آمدن رژیم از برنامه اتمی اش هیچ گاه کار ساز نخواهد بود زیرا بر فرض که چنین شود موقتی ست و همان چیزی ست که خامنهای آنرا نرمش قهرمانانه نامید و به محض به دست آمدن فرصت به ادامه کار مشغول خواهند شد.
راه رهایی منطقه و جهان از این همه آشوب و بلوا فشار بر جمهوری اسلامی برای رعایت حقوق بشر ،دست برداشتن از ترور ، منع تلاش برای گسترش سلاحهای کشتار جمعی و از همه مهمتر تن دادن به یک انتخابات آزاد مبتنی بر اصول شناخته شده بین المللی ست که اگر رژیم بخواهد فقط همینها را قبول کند به مثابه رهایی منطقه و جهان از سرطانی به نام جمهوری اسلامی خواهد بود
۱۱ اگوست ۲۰۱۴ ومیلادی
امیر حسین مهدی ایرایی