انتشارات

۱۳ اکتبر، روز جهانی کاستن از آسیبهای طبیعی

این نوشتار به بهانه ی قطعنامه ی ۲۲ نوامبر ۱۹۸۹، و پاسداری از کوشش درخوری است که بهتر و کم آسیب زیستن برای همگان را آرمان دارد، و می کوشد با بالا بردن آگاهی های همگانی و بهره گیری از دانش پیشرفته، آثار ویرانگر آسیب ها(بلاهای)، طبیعی و رویدادهای در پی آنرا کاهش دهد. قطعنامه ای که زندگی بی آسیب تر و دلچسبی را برای همه ی جهانیان آرزو می کند، و همگان را فرا می خواند در راه کاستن از پی آمدهای ناگوار رویدادهای زیانباری چون زمین لرزه، سیل، توفان و بیماری های گوناگون، دست در دست هم گذارند

مازیار قویدل مقاله

 

بهترین راهکار پیشگیری از آسیبهای زیست بومی و بازسازی آن، پشت سر گذاشتن  جمهوری اسلامی است.

به بهانه قطعنامه ی ۲۲ نوامبر  ۱۹۸۹ سازمان ملل متحد، که یکی از روزهای هفته دوم اکتبر را، روز پیشگیری جهانی از  آسیب ها طبیعی یا زیست بومی می داند:

http://www.un.org/documents/ga/res/44/a44r236.htm

 و این روز در سال ۲۰۱۴ روز ۱۳ اکتبر، و روز جهانی کاستن از آسیبهای طبیعی با پرداختن به کاهش از ریسک آسیبهای زیست بومی برای کهنسالان نامیده شده استد.

http://www.unisdr.org/we/campaign/iddr

CELEBRATING DISASTER RISK REDUCTION

The International Day for Disaster Reduction is a day to celebrate how people and communities are reducing their risk to disasters and raising awareness about the importance of DRR.

The theme for 2014 will focus on older people and disasters.

این نوشتار به بهانه ی قطعنامه ی ۲۲ نوامبر ۱۹۸۹، و پاسداری از کوشش درخوری است  که بهتر و کم آسیب زیستن برای همگان را آرمان دارد، و می کوشد با بالا بردن آگاهی های همگانی و بهره گیری از دانش پیشرفته، آثار ویرانگر آسیب ها(بلاهای)، طبیعی و رویدادهای در پی آنرا کاهش دهد. قطعنامه ای که زندگی بی آسیب تر و دلچسبی را برای همه ی جهانیان آرزو می کند، و همگان را فرا می خواند در راه کاستن از پی آمدهای ناگوار رویدادهای زیانباری چون زمین لرزه، سیل، توفان و بیماری های گوناگون، دست در دست هم گذارند و همچنین زندگی را برای کسانی که از ناتوانی های جسمی رنج می برند آسان تر سازد.

گام نخست دست یابی به چنین آرمان ارزنده ای، گسترش آگاهی و کوشش در راه پیشگیری از آسیب وارد ساختن به بخشهای گوناگون زیست بومی می تواند باشد، آسیب هایی که اگرچه گاه بر پایه ندانم کاری و نداشتن آگاهی های بسنده آغاز شدند و سپس به انگیزه سودجویی های پایان ناپذیر  دنبال می شوند. کارهایی همانند: از میان بردن جنگلها که خاکشویی و سپس سیل های خانمان برانداز را در پی خواهد داشت، از میان برداشتن تالابها که انگیزه بُروز توافان های شن و ریزگردها می شود، به کار بردن سوخت های فسیلی و آفت کشهای ناسازگار با زیست بوم که بازتابش آلوده کردن هوا می باشد و هزاران بیماری کوچک و بزرگ  تنفسی و یا سرطان را  و گریبانگیر انسان و دیگر جانداران می نماید.

ناگفته روشن است که برای پیشگیری از چنین آسیب هایی، نخست باید آگاهی های بسنده و درخوری درباره پدیده های زیست بومی و روند گردش و چرخش طبیعی آنها داشت تا بتوان، با آگاهی و کاردانی، به چاره جویی های درخور و بسنده برای پیشگیری از آن آسیبها دست زد. این کار اگر چه در همه ی جهان بازتاب های خوبی داشته، بدبیارانه در سی و چند ساله ی رفته، در کشور ما که پایورانی ناآگاه و ناتوان، و یا سودجو و چپاولگر اداره اش می کنند، کاربردی وارو داشته و بر زیست بوم و همه ی جاندارانش آسیبهای گاه جبران ناپذیری وارد شده است!

در سده ای که در آن رندگی می کنیم، ارزش زیست بوم و طبیعت بر همه جهانیان روشن و آشکار شده است و کمتر کسی را می توان یافت که در این باره چندین و چند نوشتاررا ندیده، نخوانده و یا نشنیده باشد. در این سالها، همگان پی برده اند که پاسداری از زیست بوم، باری بر دوش یک یک انسانهای روی زمین باید باشد و نپرداختن به آن، همه جهانیان را با دشواری و روزگاران پر بیم و هراسی روبرو خواهد ساخت.

آرمان این نوشتار نگاهی گذرا به آسیبهای وارد شده به زیست بوم یا طبیعت همه جهان و به ویژه میهن گرامیمان ایران می باشد، و در این گذر و به سبب ویرانی هایی که دست اندکاران نادان، نا آگاه، ناتوان و یا خودشیفته و سودجوی جمهوری اسلامی بر میهن و فرهنگ و زیست بوم اش وارد آورده اند، این پرسش پیش می آید که آیا با بودن رژیمی به نام جمهوری اسلامی، راهی برای پیشگیری از آسیب های زیست بومی در کشورمان وجود دارد؟ و آیا چنین کاری شدنیست؟

پاسخ به این پرسش را به روزنامه واشنگتن پست وا می گزاریم تا نمونه ای مشتی از خروار بنمایاند،. این روزنامه تنها درباره یکی از ویرانگری و آسیب ها، که بحران آب در ایران باشد، می نویسد:” ایران در میان ۲۴ کشورهایی است که وضعیت آب در آنها خطرناک است.” پژوهشگر و نویسنده ی واشنگتن پست همچنین یادآور می شود که “بحران ایران  از برنامه‌ریزی نادرست در دوران جمهوری اسلامی می باشد”:

Iran´s water crisis the product of decades of bad planning.

http://www.washingtonpost.com/world/middle_east/irans-water-crisis-the-product-of-decades-of-bad-planning/2014/07/01/c050d2d9-aeeb-4ea1-90cc-54cef6d8dd10_story.html

درخور نگرش است که در چنین پژوهش و برداشتی، واشنگتن پست تنها نیست و فاینشنال تایمز نیز آنرا همراهی می کند. رپرتاژ قاینشنال تایمز را به همانگونه که پایگاههای خبری درون جمهوری اسلامی چون “تسنین”، “جنوب نیوز” و “فردا”، گزارش کرده اند، برایتان  گواه می آوریم:

“سرویس اجتماعی «فردا»:   متنی که پیش رو دارید، مقاله‌ای است از قاینشال تایمز در مورد بحران شدید آب در ایران. مهمترین نکته‌ای این مقاله تاکید بر این امر است که بحران آب ایران بیش از همه به خاطر سوء مدیریت، مسئولین مختلف از صنعت و کشاورزی گرفته، تا محیط زیست و نیرو و اقتصاد و … است.

http://www.tasnimnews.com/Home/Single/492699

http://www.jonoubnews.ir/showpage.aspx?id=138647

اینگونه پژوهش های جهانی، به همراه شمار بسیار فراوانی از پژوهش های درونی، نمایانگر نادانی، ناتوانی، ناکارآمدی در مدیریت، و بدتر از همه، سودجویی و چپاولگری دست اندرکارانی از جمهوری اسلامی می باشند که هم ویرانگر و کشور بر باد ده و خاک فروش هستند و هم دست دوستاران بر و بوم میهن را برای بازسازی بسته اند، و این درست آن چیزی است  که باید به آگاهی سازمان ملل و همه فرهنگ و زیست بوم دوستان جهان بررسد، زیرا اگرچه این گونه ویرانگری ها، انگیزه از میان رفتن سرمایه های کشور است، در میان و درازمدت، آسیب رسان به سرمایه های جهانی زیست بوم خواهند بود و هرکسی در هر جای جهان، باید برای کوتاه کردن دستان ویرانگر پایوران جمهوری اسلامی به یاری میهن دوستان ایرانی بشتابند.

پیشگیری بهتر از درمان است و این آن کار و هشدار ارزنده ای می باشد که باید به جهانیان داده شود، چرا که اگرچه اینگونه آسیب ها به زیست بوم ایران وارد می شود، ولی به سبب پیوند ناگسستنی زیست بوم همه ی جهان با یکدیگر، آسیب آن به زیست بوم و جانداران همه ی جهان وارد می شود. بنا بر همین انگیزه، باید دست پایوران جمهوری اسلامی از ویرانگری های بیشتر کوتاه گردد و برای کم هزینه تر کردن این کار، باید به پیشگیری از ویرانگری های بییشتر آنها پرداخت. زیرا بازسازی و بهسازی زیست بوم، افزون بر اینکه بسیار هزینه بر می باشد، کار چندان آسان و زود بهره دهی نیز نیست. برای نمونه، سامان گیری همین زیست بومی که در این سی و چند سال حکومت آخوندی، به ویرانی کشیده شده، و یا خاکی که با دستهای پلید پایوران سودجوی جمهوری اسلامی به آسانی آلوده و ویران، و یا به حراج گذاشته شده، هزاران و گاه میلیونها سال زمان برده است تا برای نمونه بتواند از آمیختگی سنگها و سخره های خرد و خردتر شده، با شاخ و برگ و ریشه های پوسیده شده  گیاهان ساخته و پرداخته گشته، ویژگی ی کشتی پیدا کند و خاک زنده نام بگیرد و بستر کاشت و داشت و برداشت دانه های خوراکی انسان و حیوان گردد. خاکی که لایه ده و یا چند ده سانتیمتری زیرین آن از ویژگی کاشتی برخوردار نیست. پس بنا بر چنین ویژگی هایی، تنها  اندکی نادانی و نا آگاهی و یا سود جویی، می تواند ویرانگری های نابخشودنی را به دنبال داشته باشد واز بخش های بزرگی از کشتزارها، چراگاه ها و یا جنگلها، خاکی مرده و بی بهره و یا سخره زاری برجای بگذارد، که نه توان بستر کشت شدن دارند و نه ویژگی رویاندن و پرورندنِ دار و درخت.

 درخور یادآوریست که از آغاز پیدایش زمین و پدیدار شدن جانداران، از تک سلولی و گیاه گرفته تا حیوان و انسان، رویدادهای طبیعی، روند ویژه ای داشته که از دیدگاه انسانهای نخستین تا انسانهای امروزی، گاه زیبا، دلپسند، جانبخش و سود رسان، و گاه ترس آور و آسیب رسان بوده اند. نمونه های دلپسند و سود رسان، همچون تابش خورشید زندگی بخش و رویش گلها و گیاهان و دانه هایی که هم زیبایی و شادی آفرین هستند و هم سرچشمه ی خورد و خوراک و ماندگاری انسان شده اند، و نمونه های ترس آور نیز، توفان و بارش های سیل آسا و بهمن و زمین لرزه و بیماری ها و ناتوانی های جسمی می باشند

ناگفته نماند آنچه بیش از همه دگرگونی ها بر زیست بوم و زندگی خود انسان و جهان پیرامونش زیان وارد کرده، آسیب هایی می باشند که خود انسانها انگیزه پدیدآوردنشان بوده اند. نمونه های روشن چنین آسیب هایی، آلودن آب و هوا و خاک، به مواد گوناگون زیان آور شیمیایی، فیزیکی، اتمی، یا به کار بردن سم های گوناگون و یا به کار گیری سوخت های فسیلی است که انگیزه آسیب هایی گشته که به نام گازهای گلخانه ای شناخته و انگیزه گرم شدن زمین و بسیاری آسیبهای دیگر شده اند.

 آسیب های یادآوری شده و آنچه دست انسان شهر نشین و صنعت اش، آن را آلود، اندیشمندان را به چاره اندیشی واداشت، و بازتاب آن در واکنشهای گفتاری، نوشتاری و کرداری گونان خودنمایی کرد، و نوشتن قطعنامه ی ۲۲ نوامبر ۱۹۸۹ سازمان ملل متحد که به کوشش در راه کاستن آثار آسیبهای زیست بومی و طبیعی ویا رنج انسانهای ناتوان می پردازد، یکی از آنهاست. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۲ دسامبر ۱۹۸۹، قطعنامه ای را به تصویب رساند با نام:

 ” International Decade for Natural Disaster Reduction “، که به زبان فارسی می تواند “دهه ی بین الملی برای کاهش آسیب های زیست بومی یا بلاهای طبیعی”، نامیده شود. این قطعنامه خود یادآور قطعنامه ای از ۱۱ دسامبر ۱۹۸۷ است که در آن نیز به چنین کوشش هایی پرداخته بودند.

(http://www.un.org/documents/ga/res/44/a44r236.htm)

چه بسیار دانشمندان و اندیشمندانی که از دیر باز گفتند و نوشتند که رفتار انسان صنعتی شده خردورزانه و بر پایه روشهای درست و همساز با روند زندگی زیست بومی نیست و اندک اندک آنچنان آسیب هایی به زیست بوم وارد می آورد که آب و هوا و خاک را آلوده و ویران می کند و زندگی انسان و حیوان و گیاه را در بیم آسیبهای جبران ناپذیر و گاه نابودی فرار می دهد.

اینگونه برخوردهای نا بخردانه و ویران ساز اینک به گسیختگی پیوند با طبیعت  یا زیست بوم و برهم خوردن تعادل زیست بومی و درجاهای نابودی اکوسیستم شده است، برای همین نیز باید به روشنی برای همهگان روشن ساخت که روند ویرانگر انسان صنعتی شده در چند دهه ی نزدیک، شاید بیش از همه ی دوران پدید آمدن زمین بوده و همه ی انسانها در هر کجای جهان باید برای پیشگیری بیشتر از آسیبها و همچنین بازسازی آنچه از دست رفته است به همکاری با یکدیگر بپردازند و به کوشش گسترده و جهانی دست بزنند.

همچنانکه در گزارشهای پایگاههای خبری درون خود رژیم جمهوری اسلامی نیز آمده، یکی از کشورهایی که زیست بوم اش شاید بیش از همه ی جاهای جهان آسیب دیده، کشور خودمان ایران است و بیش از هر جایی نیز، نیاز به بازسازی و بهسازی دارد، و بنا بر آنچه آمد، کوششهای یاد شده باید هرچه زودتر و برای نمونه در زمینه پیشگیری از آلودگی و فرسایش خاک، هدر دادن آب و ویران کردن چشمه سارها و رودخانه و دریاچه ها و آلودن آب وخ خاک و هوا باشد که این خود پیوند تنگاتنگی با پیشگیری از ویرانی چراگاهها و جنگلها و چگونگی بهره گیری از سمهای گوناگون و یا پیشگیری از  بردیدن درختها و یا آتش سوزی،-( و در زیر سایه این رژیم ایران ویرانساز، بخوانید  آتش زدن  جنگل ها و گشتزارها)-  دارد.

با نگرشی ساده به آنچه آمد و آنچه بر فرهنگ و زیست بوم کشورمان رفته و می رود، باید به کوششهای همه گیر و نه تنها ملی که جهانی دست زد، چرا که به سازی زیست بوم ایران، نه تنها نیاز به دانش و بینش و هزینه بسیار دارد که  همکاری های گسترده جهانی را درخواست می کند و این کار با بودن چنین رژیمی که جان و جهان ستیز است شدنی نیست. این رژیم با ندانم کاری ها و روشهای ناکارآمدش، نه تنها به آبروی فرهنگی ایران و ایرانی آسیب وارده کرده، که ایرانی را در چشم جهانیان مردمانی خشن و بی دانش و متعصب نمایانده است. این رژیم شمار بسیاری از دانشمندان پیر و جوان ایرانی را آواره این سو و آن سوی جهان و دست کشور را از سرمایه های دانشی و بینشی اس کوتاه کرده است. این نادانان، کشوری را که دارای نیروهای طبیعی فراوانی برای دست یابی به انرژی های گوناگون دارد، با پافشاری بر بهره گیری از انرژی اتمی، نه تنها بسیاری از کشورها را با ایران و ایرانی به ستیز واداشته، که انگیزه آلوده شدن آب و هوا و خاک ایران گشته است و به جر از همه ی اینها، برای سودجویی، نا توانی و نداشتن کاردانی و مدیریت کارآمد، دریاچه ها، تالابها و رودهای هزاران ساله ی کشور را خشکانده و جنگلهایش را به آتش می کشد تا به جایش ویلاسازی و سودجویی کند و یا خاک زاینده اش را به توبره فروش نهاده و در کوتاه سخن، زیست بوم میهن را به نابودی کشانده است. این رژیم نشان داده است که نمی تواند آباد ساز آب و خاک و هوای کشور باشد. یا آرمان سازمان ملل متحد را برآورد سازد.

۱۳ اکتبر ۲۰۱۴، روز جهانی کاستن از آسیبهای طبیعی و رسیدن به راهکاری است تا بتواند آگاهی های خود را برای کاستن از ریسک آسیبهای زیست بومی برای کهنسالان بالا ببرد.

http://www.unisdr.org/we/campaign/iddr

در پایان تنها و تنها چند نمونه کوتاه از ویرانگری هایی این رژیم را که در رسانه های خودشان بازتاب یافته در دسترس شما گذاشته می شود.

پاینده ایران

خبرگزاری تسنین از جمهوری اسلامی:

http://www.tasnimnews.com/Home/Single/492699

مازیار قویدل

۱۲ اکتبر ۲۰۱۴